حجم سیاه دونده

ساخت وبلاگ
عجب روزی بود، از اون روزای نسبتا مزخرف. قرار بود امروز با وجود تعطیلی، برم سر کار دوم، ولی دیشب حدودای ده یازده شب گفت فردا تعطیله. بعد برای نماز صبح هم که حداقل چهار پنج بار ساعت گوشیو کوک کرده بودم بیدار نشدم، با اینکه تو ساعت همیشگی خوابیده بودم شب. دیر صبحانه خوردم. نهار چون ماکارونی بود و معده‌م بعدش درد می‌گیره نخوردم کلا. شب ولی دیگه مجبور بودم بخورم و درد هم تحمل کنم. کل روز بجز چند بار ظرف شستن و یه بار غذا درست کردن و یه‌کم جمع‌وجور کار دیگه‌ای نکردم. یا از این کتاب به اون کتاب سوئیچ می‌کردم، یا سودوکو حل می‌کردم، یا خواب بودم، یا به وبلاگ سر می‌زدم و بی‌حرف برمی‌گشتم. عصر با مامان و آقای یه سر تا خونه‌ی روستا هم رفتم که به گیاه‌ها آب بدن. الان هم که دو ساعتی هست از حموم اومده‌م. کل روز همین بود و من به شدت حوصله‌م سر رفت. راستی خبر خوش اینکه من از دیشب یه پنکه دارم حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1402 ساعت: 16:02

از حدود ساعت دو دارم تو جام غلت می‌زنم و خوابم نمی‌بره. این روزا سرم شلوغ‌تر از اونه که وقت کنم اینجا چیزی بنویسم. دیگه دیدم خوابم که پریده، بیام لااقل یه‌کم بنویسم. گفته بودم که از کارم استعفا دادم؟ و گفته بودم که گشتم دنبال کار جدید؟ متاسفانه کار جدید خیلی زود پیدا شد و حالا من بیشتر روزها وقت سر خاروندن ندارم. وقت ندارم رو مسئله‌ای مکث کنم و فکر کنم حتی. قبلا تو مسیر رفت‌وآمد وقت داشتم فکر کنم یا چیزی بنویسم که موقع نوشتن هم خوب فکر می‌کنه آدم، ولی الان تقریبا نصف روزا با ماشین میرم و آخ که چقدر دنگ‌وفنگ ترافیک و پیدا کردن جای پارک کلافه‌م می‌کنه و باقی روزها هم به شکل مورچه‌ای سعی می‌کنم یه‌کم کتاب بخونم تو مترو. عملا جون‌هام در حال تموم شدنن. تا آخر خرداد قراره کلینیک هم ادامه پیدا کنه و قراره روزدرمیون کار دوم هم برم. دیروز پیام دادم به کار دوم برای هماهنگی ساعت و اینا، جواب نداد. الان، دوی شب که بیدار شدم گوشیو از رو حالت پرواز برداشتم، دیدم پیام داده فردا تعطیلیم!! دلم می‌خواست دست بندازم از پشت گوشی خفه‌ش کنم. من چقدر سر مرخصی گرفتن نیم‌شیفت‌های روزدرمیون برنامه‌ریزی کردم و با چند نفر هماهنگ کردم، اون وقت ایشون هنوز نفهمیده روزدرمیون من روزهای زوجه و این هفته رو ظاهرا روزهای فرد در نظر گرفته. یه‌کم بهم‌ریختگی پیش میاد دیگه احتمالا. ولی ایشالا که تا آخر خرداد تموم بشه و بعدش که فقط یه کار داشته باشم، راحت‌تر بشه. چند روزه درست جیم‌جیم رو هم ندیده‌م. خواهرش بیمارستانه و مرخصی گرفته و پیش اونه. دیدنش رفته‌م، ولی خب کوتاه بوده. دلم براش تنگ شده. جیم‌جیم همیشه خوبه، اما بعضی وقتا یه حرفایی می‌زنه که فس میشه آدم. مثلا دیروز در مورد اینکه چی شده جواب پیامشو انقد حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 81 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 2:40

متعاقب تعطیلی بی‌وقت امروز، پست بعدی رو هم بنویسم :) امسال از جانب آقای سال پیشرفت اقتصادی فاطمه نامگذاری شده است! و این یعنی من نمی‌تونم هر کار دلم خواست با پولام بکنم. این تو بمیری، مثل تو بمیری‌های قبلی نیست. حالا منم بجز مخارج روتینم، چند تا خرج درشت دارم الان. یه کیف لازم دارم. کیف الانم رو شاید پنج ساله که دارم. البته بجز این، کیفای دیگه‌ای هم دارم، ولی کیف روزمره‌م نیستن. این دفعه هم می‌خوام یه کیفی بگیرم که چند سالی کار کنه برام. برای کفش و مانتو دوست دارم متنوع بپوشم، ولی برای کیف هنوز اینجوری نیستم و همین یکیو تقریبا همه جا استفاده می‌کنم. واسه همین می‌خوام یه کیف درست حسابی باشه که الحمدلله ارزون هم نیست اصلا. حالا قیمتش به کنار، اصلا سلیقه‌ی من نیست تو بازار، اینو چیکار کنم دیگه؟ دیگه عطرمم تموم شده :) یادم نیست، فک کنم سی میل بود، نصف سال رفت. جالبه که من عطرندوست، اینو دوست :) اینو از یه مغازه حضوری خریده بودیم با جیم‌جیم. ولی این بار می‌خوام اینترنتی از سایتای معتبر بخرم، ارزون‌تر از مغازه است. ولی همینم الان چند تومن شده. دیگه می‌خوام همزن بخرم، خونگی حرفه‌ای. اینم ده تومن، مثبت منفی چند تومن میشه :) یه هندزفری بلوتوثی هم لازم دارم. هندزفریم یه مدته یه گوشش صدا نمیده. اینم تو اولویت باید بذارم. شاید اگه خیلی خاص نخوام بگیرم، خیلی گرون نشه. احتمالا چیزای دیگه‌ای هم می‌خوام که الان یادم نیست یا به مرور پیش میاد. ولی خب برای خرید همینا باید کلی عرق جبین بریزم و اینم به کنار، الان اجازه ندارم که واسه اینا پول خرج کنم. ایشالا گشایش اقتصادی که اتفاق افتاد بعد دونه دونه می‌خرمشون :) حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 2:40